مشکل استودیوی مارول با داستان گروه چهار شگفت انگیز چیست؟

به گزارش میم ست، در حال حاضر کمیک های مارول و کمپانی مارول با این سوال روبرو هستند: چگونه می توان داستان گروه چهار شگفت انگیز را باز نویسی کرد؟ در جدیدترین اخبار فیلم و سینمای هالیوود،  مارول اخیرا اعلام کرده که یک سری داستان کمیک درباره گروه چهار شگفت انگیز با یک تیم خلاق ساخته شده است. در حال حاضر کمپانی دیزنی (Disney) پیشنهاد خرید بخشی دیگری از دارایی های فاکس قرن بیست و یکم (21st Century Fox) را داده و منتظر پاسخ آنهاست. باب ایگر (Bob Iger) مدیر اجرایی دیزنی نیز طی صحبت هایی اعلام کرد که گروه چهار شگفت انگیز در آینده ای نزدیک به دنیای سینمایی مارول خواهد پیوست. شاید ایده ای که مارول برای ادامه دنیای سینمایی اش دارد یکی از دلایلی است که می خواهد داستان چهار شگفت انگیر را دوباره بنویسد. آنها می دانند به محض این که فاکس با در خواست آنها موافقت کنند هوادارن خواهان این هستند که چهارشگفت انگیر را در دنیای سینمایی مارول ببینند. اما مارول برای تحقق این امر با چالش های جدی ای روبروست، گروه چهار شگفت انگیز مثل مرد عنکبوتی نیست، آنها تا حالا یک فیلم بلاک باستری موفق نداشته اند و کمیک آنها نیز فروش چندان قابل توجهی نداشته است و دلیل این که مارول همین پروژه را در سال 2015 کنسل کرد همین بود. شاید یکی از دلایلی که داستان آنها موفق نشده است این است که به اندازه کافی بین مردم جا نیوفتاده اند. چهار شگفت انگیز بخشی از یک دنیای وسیعی از مفاهیم و ایده هاست که بدون شک مارول دوست دارد هر چه سریعتر آن را به دنیای سینمایی اش اضافه کند. پشت هر فیلم ابرقهرمانی موفقی مفاهیم عمیق و معقولی وجود دارد، ایده هایی که باعث می شود فیلم منحصر بفرد و قدرتمند شود. داستان ثور (Thor) مفهوم "ارزشمند" بودن را بررسی می کند، مردان-ایکس (X-Men) سعی دارند از جهانی محافظت کنند که مردم آن از جهش یافته ها می ترسد، مرد عنکبوتی همواره با حس مسوول بودن خود دست و پنجه نرم می کند و... . یک فیلم ابر قهرمانی موفق باید مفاهیم و ایده های ناب خودش را بشناسد و سعی کند که آن ها را طوری نمایش دهد که برای مردم قابل فهم باشد. به قهرمانانش صدایی می دهد که بتواند با آن هم با طرفدارانش صحبت کند و هم با مردم عادی. چالش مارول درباره داستان چهار شگفت انگیز، شناسایی این مفهوم و ایده ها و شناساندن آن به مخاطبان است. در واقع سه مفهوم کلی برای گروه چهار شگفت انگیز وجود دارد. اولین و شاید واضح ترین آن این است که چهار شگفت انگیز باید به یک خانواده تبدیل شوند و این برای آنها کار راحتی نیست هر کدام از آنها باید با مشکلات خود کنار بیاید. از وسواس شدید رید تا حس خود-نفرتی بن، زمان نشان داده است هر چه بیشتر می گزرد آنها بیشتر با خودشان درگیر می شوند. دوم، چهار شگفت انگیزان اول کشف می کنند ولی ابر قهرمانان این کار را در اولویت دوم قرار می دهند، رید هیچ وقت متوجه نشد که می تواند در برابر وسوسه شدن مقاومت کند. او هیچ وقت سمت چیزی که دوست نداشت نرفت. به همین دلیل است که کمیک آنها ابعاد وسیعی از نژاد ها و سیارات را معرفی کرد. آنها دوست دارند همه چیز را کشف کنند و چیز های جدید را تجربه کنند. در نهایت، آنها خوشبین هستند و اعتقاد دارند که می شود بر تمام مشکلات جهان غلبه کرد و با خیال راحت به سمت آینده حرکت کرد و به همین دلیل بود که فیلم های جاش ترانک (Josh Trank) محکوم به شکست بودند. هر داستانی از چهار شگفت انگیز باید این سه مفهوم اصلی را در نظر بگیرد تا موفق شود. باید تیم را به چشم یک خانواده ببیند و زوایای جدیدی از دنیای سینمایی مارول را بررسی کند. کمیک های چهار شگفت انگیر تا حالا سه بار منتشر شده است. بار اول سال 1961 بود که توسط استن لی (Stan Lee) و جک کربی (Jack Kirby) نوشته شده بود. سال 1996 تحت عنوان "تولد دوباره قهرمانان" توسط مارول منتشر شد و در سال 2004 نیز تحت عنوان چهار شگفت انگیر فوق العاده (Ultimate Fantastic Four) منتشر شد. از سال 1961 تا حالا دنیا تغییرات زیادی داشته است و MCU می تواند از شکست هر یک از این کمیک ها درس های مهمی بگیرد.