کیت وینسلت
بیوگرافی
کِیت الیزابت وینسْلِت (Kate Elizabeth Winslet) با تلفظ صحیح وینزلت (زادهٔ ۵ اکتبر ۱۹۷۵، برکشیر) هنرپیشه و خواننده اهلانگلستان و برنده جایزه اسکار، جایزه امی، سه جایزه گلدن گلوب و جایزه گرمی است. او جوانترین فردی است که شش بار نامزد جایزه اسکار و یکی از معدود بازیگران زنی است که موفق به دریافت سه جایزه از چهار جایزه مهم جوایز سرگرمی آمریکا (که شامل یک جایزه امی، یک جایزه اسکار و یک جایزه گرمی میشود) شدهاست. او همچنین برنده جایزههای متعددی از انجمن بازیگران، آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا و انجمن مطبوعات خارجی هالیوود و جایزه سزار در سال ۲۰۱۲ به صورت افتخاری شدهاست.
او از کودکی به یادگیری نمایشپردازی پرداخت و در سال ۱۹۹۱ کار خود را در تلویزیون بریتانیا آغاز کرد. اولین فیلم سینمایی بلند که وینسلت در آن ایفای نقش کرد موجودات آسمانی (۱۹۹۴) بود که برای بازی در این فیلم مورد توجه و ستایش بسیاری قرار گرفت. او همینطور برای بازی در نقش مکمل در فیلم عقل و احساس (۱۹۹۵) مورد توجه بسیار قرار گرفت تا اینکه با بازی در فیلم تایتانیک به هنرپیشهای با شهرت جهانی تبدیل شد؛تایتانیک در آن زمان پرفروشترین فیلم تاریخ شد.
از سال ۲۰۰۰ به بعد بازی وینسلت برای فیلمهایی نظیر قلمپرها (۲۰۰۰)، آیریس (۲۰۰۱)، درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)، در جستجوی ناکجاآباد (۲۰۰۴)، بچههای کوچک (۲۰۰۶)، کتابخوان (۲۰۰۸) و جاده انقلابی (۲۰۰۸) همواره نظر مثبت منتقدین را به خود جلب کردهاست. عملکرد او در فیلمهایش باعث شد که دیوید ادلستین، منتقد مجله نیویورک از او بهعنوان «بهترین بازیگر انگلیسیزبان نسل خود» یاد کند. او در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم کتابخوان و در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سریال کوتاه میلدرد پیرس برای بازی در نقش میلدرد پیرس شدهاست. همچنین بزرگترین موفقیت حرفهای–تجاری وی، فیلم کمدی رمانتیکتعطیلات (۲۰۰۶)، انیمیشن بر آب رفته (۲۰۰۶) و فیلم علمی تخیلی سنتشکن (۲۰۱۴) بودهاند.
علاوه بر بازیگری، وینسلت گوینده و راوی برنامههای مستند و کتابهای کودکان هم بودهاست. در سال ۲۰۰۰ برنده جایزه بهترین آلبوم شنیداری کودکان برای روایت به قصهگو گوش کن شد. همچنین او بهعنوان خواننده در بعضی از موسیقیهای متن فیلم به همکاری پرداخته است و در سال ۲۰۰۱ تکآهنگی به نام «چه میشد اگر» (برگرفته از موسیقی متن سرود کریسمس ساخته ۲۰۰۱) منتشر کرد که در میان تکآهنگها محبوبیت زیادی پیدا کرد. وینسلت قبلاً از جیم تریپلتون و سام مندس طلاق گرفته و هم اکنون با ند راک اند رول ازدواج کردهاست.
اوایل زندگی
کیت وینسلت در ۵ اکتبر ۱۹۷۵ در ریدینگ برکشایر، انگلستان به دنیا آمد و دومین فرزند از چهار فرزند سالی آن (موسوم به بریجز) و جان وینسلت بود. مادر او پیشخدمت و پدرش یک سازنده استخر بود. بث و آنا، خواهران کیت، و جوس وینسلت برادر وی است. او که در خانوادهای از اهل تئاتر، از جمله عمویش، به دنیا آمده بود، از اوایل زندگی خود از پدربزرگ و مادربزرگش، که در یک تئاتر محلی اجرا میکردند، الهام گرفته بود.
کیت وینسلت تحصیل در رشتهٔ نمایشپردازی را از سن ۱۱ سالگی در مدرسه تئاتر ردروفس آغاز کرد، که یک مدرسه مختلط در میدنهد، برکشایر بود. وینسلت در آنجا یک دانشآموز نماینده هم بود. در سن ۱۲ سالگی، وینسلت در یک تبلیغ تلویزیونی که توسط تیم پاپ کارگردانی شده بود، بازی کرد. این تبلیغ محصول جدید کمپانی شوگر پاف بود. تیم پاپ پس از دیدن بازی او اعتقاد داشت که بازیگری از ابتدا در طبیعت او وجود داشتهاست. در طول سالهای نوجوانی او، وینسلت در بیش از ۲۰ صحنه نمایش در لندن در مدرسه نمایشپردازی ستارهساز در نقش اصلی حضور پیدا کردهاست که میتوان به خانم هانیگان در آنی، مادر گرگ در کتاب جنگل و لنا مارلی در باگزی مالون اشاره کرد.
زندگی حرفهای
۱۹۹۱–۱۹۹۷
وینسلت حرفهٔ بازیگری خود را با بازی در سریال علمی–تخیلی تلویزیونی فصل تاریک (۱۹۹۱) که توسط بیبیسی پخش میشد، آغاز کرد؛ مخاطب این سریال بیشتر کودکان بودند. این نقش باعث شد که وی در ادامه در تلهفیلم نگرش انگلوساکسون (۱۹۹۲)، سریال کمدی برگرد (۱۹۹۲) و همچنین یک قسمت از سریال درام پزشکی تلفات (۱۹۹۳) به ایفای نقش بپردازد.
پس از ترک مدرسه برای ادامه حرفه بازیگری و حضور در تولیدات مختلف فیلمهای بریتانیایی، در سال ۱۹۹۲، وینسلت در هنرآزمایی برای فیلم موجودات آسمانی پیتر جکسون حضور پیدا کرد. وینسلت برای بازی در نقش جولیت هولم، دختر نوجوانی که در قتل مادر بهترین دوستش، پالین پارکر (با بازی ملانی لینسکی) دخیل بودهاست، تست بازیگری داد، که سرانجام از میان ۱۷۵ دختر دیگر، او نقش را از آن خود کرد. پیتر جکسون در گفتگویی با مجله انترتینمنت ویکلی، نقشی که کیت وینسلت در قسمتهای کماهمیتتر تست بازیگری بازی میکند را دلیلی بر قدرت او در مقایسه با دیگر بازیگران دانست. این فیلم شامل اولین خوانندگی وینسلت نیز بود، که در آن آهنگ سونو آداتی(یک اریتا اثر لا بوهِم) را بدون آهنگ پسزمینه خوانده و در موسیقی متن فیلم هم قرار گرفتهاست. این فیلم که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، با نقدهای بسیار مثبتی همراه بود. همچنین فیلم نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را برای جکسون و همکارش فرن والش به ارمغان آورد. وینسلت نیز برنده جایزه امپایر و انجمن منتقدان فیلم لندن بهعنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. دژان تامسون، نویسنده و منتقد فیلم روزنامه واشینگتن پست، اظهار داشت:
“وینسلت در نقش جولیت، مانند یک توپ آتشین بود که در همه صحنههای فیلم درخشید. او در این فیلم همراه لینسکی که در نقش پالین به شکلی ظریف و آرام آرام میسوخت، کاملاً هماهنگ بود و با موفقیت رابطه خطرناکشان در فیلم را به تصویر کشید”
در همان سال، از ۷ آوریل تا ۷ مه، او در نقش جرالدین بارکلی در نمایش آنچه خدمتکار دید برای تئاتر رویال اکسچینج حضور پیدا کرد. عملکرد وی در این نمایش باعث شد که او نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن توسط جوایز تئاتر منجستر نیوز ایوینینگ شود.
در سال بعد، او برای بازی در نقش کوچک اما محوری لوسی استیل برای فیلم حس و حساسیت که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جین آستین است، تست بازیگری داد. اما در نهایت وی در نقش دوم فیلم، همراه با اما تامسون، هیو گرانت و آلن ریکمن به ایفای نقش ماریان داشوود پرداخت. انگ لی، کارگردان فیلم، ابتدا از نحوهٔ بازی وینسلت در موجودات آسمانی ابراز نگرانی کرد. به همین خاطر او را به انجام ورزش تای چی ترغیب کرد و به او گفت که باید برای ایفای نقش، آثار ادبی سبک گوتیک معاصر آستین را مطالعه کند؛ همچنین با یک معلم پیانو هم به تمرین بپردازد تا با نقشش هماهنگ شود. بودجه این فیلم معادل ۱۶٫۵ میلیون دلار آمریکا بود. این فیلم پس از اکران به موفقیت تجاری بسیار خوبی رسید و منتقدین نیز نقدهای بسیار مثبتی دربارهٔ آن نوشتند. تاد مککارتی، از مجله ورایتی، وینسلت را باعنوان «فوقالعاده مانند بلند پرواز عاشقانهای که بالهایش سوخته است» و فیلم را باعنوان «تقریباً بیش از حد از یک چیز خوب» توصیف کرد. فیلم نزدیک ۱۳۵ میلیون دلار آمریکا فروش کرد، و جوایز مختلفی را برای وینسلت به همراه داشت. او برنده یک جایزه بفتا و یک جایزه انجمن بازیگران فیلم و همچنین نامزد دریافت جایزه اسکار و گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نیز شد.
در سال ۱۹۹۶، وینسلت به بازی در دو فیلم جود و هملت پرداخت. در فیلم جود به کارگردانی مایکل وینترباتم که اقتباسی از رمان جود گمنام، اثر توماس هاردی در دوره ویکتوریایی بود؛ وی به ایفای نقش سو برایدهد میپردازد. زن جوانی که طرفدار حقوق زنان است و در ادامه عاشق پسر عموی خود (با بازی کریستوفر اکلستون) میشود. گرچه این فیلم مورد تحسین بسیاری از منتقدین قرار گرفت اما در گیشه موفقیت چندانی بدست نیاورد و به سختی ۲ میلیون دلار فروش کرد. در سال ۱۹۹۶، وینسلت در فیلم هملت ساخته کنت برانا در نقش اوفلیا، معشوقه هملت به نقش آفرینی پرداخت. فیلم که اقتباسی از نمایشنامهٔ هملت نوشته ویلیام شکسپیر بود، نقدهای بسیار خوبی را از منتقدان دریافت کرد و همچنین وینسلت نیز دومین جایزه امپایر خود را به خاطر بازی در این فیلم دریافت کرد. در ادامه همان سال، وینسلت بهعنوان یکی از پنجاه نفر زیبای دنیا از دیدگاه وبگاه پیپل انتخاب شد.
تایتانیک
در سپتامبر ۱۹۹۶، کیت وینسلت شروع به نقش آفرینی در کنار لئوناردو دی کاپریو در فیلم تایتانیک، به کارگردانی جیمز کامرون کرد. در ابتدا نیکول کیدمن، مدونا، جودی فاستر، کامرون دیاز، گوئینت پالترو، کلیر دینز و گابریله انور کسانی بودند که برای این نقش در نظر گرفته شده بودند؛ ولی وقتی آنها این نقش را نپذیرفتند، وینسلت به سختی برای گرفتن این نقش مبارزه کرد. او هر روز از انگلستان به جیمز کامرون نامه مینوشت و بالاخره به لطف مدیر برنامههای خود هیلدا کووالی، کامرون از او برای شرکت در تستهای اولیه دعوت نمود. کامرون شخصیت رز (شخصیت اصلی زن فیلم تایتانیک) را به نوعی به آدری هپبورن شبیه میدانست و از بازیگر اجراکننده این نقش، حتی بعد از اینکه تحت تأثیر اجرای وینسلت در تست بازیگری قرار گرفت، مطمئن نبود. پس از اینکه وینسلت همراه با دی کاپریو تست بازیگری را انجام داد، به شدت تحت تأثیر بازی دی کاپریو قرار گرفت، بهطوریکه به کامرون گفته بود که بازی دی کاپریو فوقالعاده بوده و حتی اگر خودش موفق به گرفتن نقش رز نشد، کامرون حتماً نقش جک را به دیکاپریو بدهد. همچنین وینسلت یک شاخه گل رز را برای کامرون فرستاد که یادداشتی روی آن قرار داشت که در آن نوشته شده بود: «از طرف رز شما» و حتی یک روز که کامرون در اتومبیل هامر خود بود با او تماس گرفت و گفت: «من رز هستم! من حتی نمیفهمم چرا شما هنوز از بقیه تست بازیگری میگیرید!» در نهایت پشتکار او و همچنین استعدادش باعث شد که کامرون را برای دادن نقش رز به او متقاعد کند.
وینسلت باید در این فیلم نقش رز دِویت بوکاتر هفده ساله را بازی میکرد که در جریان غرق شدن کشتی آراماس تایتانیک در سال ۱۹۱۲ نجات مییابد. این شخصیت، یک دختر از طبقه اشرافی است که شخصیتی بسیار احساساتی دارد و به همین دلیل وینسلت نیز میبایست با احساس بازی میکرد. در جریان فیلمبرداری، وینسلت یکی از معدود بازیگرانی بود که خواهان پوشیدن لباس مخصوص داخل آب برای گرم شدن، در طول صحنههای فیلمبرداری فیلم در آب نبود، که باعث شد وی به سینهپهلو دچار شود. در صحنههای داخل آب فیلم، که رز در حال یخ زدن است و میلرزد، وینسلت به اجرای نقش نمیپرداخت؛ بلکه وی در حال یخ زدن در صحنه واقعی بود. وینسلت در دفتر خاطرات خودش، که در زمان فیلمبرداری فیلم به نوشتن آن میپرداخت، این گونه نوشته بود: «من بهطور کامل در حال لرزیدن هستم. کمد لباسهایم من را به پوشیدن لباس مخصوص داخل آب (که برای گرم شدن است) تشویق میکند؛ ولی من نمیتوانم. چون [در صورت پوشیدن] از وجود آن آگاه هستم و درضمن، لباس من برای آن بیش از حد نازک است. جیم (جیمز کامرون) نمیخواهد که این لباس معلوم باشد و میگوید که این تیشرت مرطوبی برای فیلم نیست. همچنین او نمیخواهد که لباس من وقتی که خیس هستم، به من بچسبد. ما تمام انواع تستهای دوربین را برای این کار انجام دادهایم. (هوا) خیلی سرد است، ولی… به این معنی است که امیدوارم واکنشهای من طبیعی و واقعی باشند.»
در نهایت برخلاف همه انتظارها، این فیلم تنها فیلمی شد که در گیشه به رکورد ۱٫۸۴۳ میلیارد دلار رسید و همچنین وینسلت نیز به یک ستاره فیلم تجاری تبدیل شد. پس از آن، او نامزد دریافت جایزههای بسیار و برنده یکی از جوایز فیلم اروپا نیز در سال ۱۹۹۷، نویسنده استرالیایی گزیدهای از دفتر خاطرات وینسلت، که از زمان فیلمبرداری فیلم تایتانیک بود، به چاپ رساند. وینسلت در این دفتر دربارهٔ اتفاقات فیلم که در طول فیلمبرداری رخ داده بود، از جمله اولین ملاقات او با جیمز کامرون، که در آن کامرون به او یک مدل از کشتی تایتانیک و چگونگی فیلمبرداری جلوههای ویژه با استفاده از یک دوربین کوچک را نشان داد، نوشته بود. او در یک گفتگوی تلویزیونی، در مورد چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتنش برای توجه کامرون به جزئیات فیلم، معتقد بود که تمام چیزهایی که در فیلم انجام دادند (هر صحنه، هر فضا، هر دیوار و حتی هر قطعه از کارد و چنگال) دقیقاً چیزی بود که در کشتی واقعی انجام شده و کپی کامل شده بود.
نقاشی برهنه رز که توسط کامرون طراحی شده بود، توسط شرکت متخصص آمریکایی در حراج یادگاریهای امروز (شنبه) و یکشنبه به مزایده گذاشته شده بود و انتظار میرفت که حدود ۷٬۵۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ پوند به فروش برسد، اما درنهایت این نقاشی در سال ۲۰۱۱، به مبلغ ۱۶٬۰۰۰ دلار به فروش رفت. در مارس ۲۰۱۴، و در جریان پیشنمایش فیلم سنتشکن در شهر لس آنجلس، طرفداران وی یک نسخه از نقاشی برهنه رز در فیلم تایتانیک را به وی نشان دادند و از او خواستند تا نقاشی را امضاء کند؛ ولی وی نپذیرفت. وینسلت در گفتگویی با وبگاه یاهو! فیلمها گفت: «من آن (نقاشی) را امضاء نمیکنم. این احساس بسیار ناراحتکنندهای است. چرا شما این کار را میکنید؟… بسیاری از مردم از من میخواهند تا نقاشی را امضاء کنم. نقاشی هنوز برای من فراموش نشدنی است.»
۱۹۹۸–۲۰۰۳
وینسلت در سال ۱۹۹۸، به بازی در فیلم کم بودجه و عاشقانه هیپی مو فرفری زشت پرداخت، که پیش از تایتانیک فیلمبرداری شده بود. همچنین وینسلت بازی در نقش مکمل فیلم شکسپیر عاشق (۱۹۹۸) و آنا و شاه (۱۹۹۹) را نپذیرفت و در عوض، نقش مادری جوان اهل انگلستان، به نام جولیا را در فیلم مو فرفری زشت پذیرفت، که در این فیلم به همراه دخترانش به امید شروع یک زندگی جدید، از لندن به مراکش مهاجرت میکنند. فیلم مو فرفری زشت در کل نقدهای مختلفی دریافت کرد و به صورت محدود توزیع شد و در سطح جهان ۵ میلیون دلار فروش کرد. این فیلم تنها فیلم وینسلت در سال ۱۹۹۸ بود. در سال ۱۹۹۹، وینسلت در کنار بازیگر مشهور، هاروی کایتل در فیلم دود مقدس! (۱۹۹۹) به ایفای نقش پرداخت. او که پس از بازی در فیلم تایتانیکخودش را تحت فشار میدانست، دراینباره گفت:
“من هرگز تایتانیک را به عنوان سکوی پرشی برای گرفتن نقش در فیلمهای بزرگ تجاری و گرفتن دستمزدهای بیشتر نگاه نکردم. این چیزی است که من انتخاب کردم، هرچند که ممکن است باعث نابودی من شود.“
وینسلت در همان سال به اجرای صدای شخصیت بریگید در انیمیشن کامپیوتری پریها پرداخت.
در سال ۲۰۰۰، او به بازی در فیلم قلمِ پرها به همراه جفری راش و خواکین فینیکس پرداخت. فیلم اقتباسی از زندگی فیلسوف و شاعر معروف فرانسوی، مارکی دوساد بود. وینسلت در این فیلم نقش یک خدمتکار که در دیوانه خانهای که مارکی دوساد در آن قرار داشت بازی میکند، کسی که به دوساد کمک میکرد تا کتابهایش را به صورت مخفیانه چاپ کند. پس از انتشار، فیلم مورد ستایش بسیاری از منتقدین قرار گرفت و جوایز بسیاری را برای وینسلت به ارمغان آورد که شامل نامزدی یک جایزه انجمن بازیگران فیلم و یک جایزه ستلایت بود. این فیلم یک موفقیت هنری نیز محسوب میشود و در اولین آخر هفتهای که به بازار عرضه شد، بهطور میانگین ۲۷٫۷۰۹ هزار دلار فروش کرد، و در کل در جهان ۱۸ میلیون دلار فروش کرد.
وینسلت در سال ۲۰۰۱، به بازی در فیلم معما پرداخت. او در این فیلم نقش زن جوانی را بازی میکند که عاشق یک کد شکن جوان در دوران جنگ جهانی دوم شدهاست. فیلم که اولین تجربه وینسلت در زمینه بازی در ژانر جنگی بود؛ از آن بهعنوان «تجربهای درخشان» یاد میکند. وی هنگام بازی در این فیلم پنج ماهه حامله بود و کارگردان فیلم، مایکل اپتد مجبور شد با استفاده از حقههای سینمایی او را لاغرتر جلوه دهد. در کل فیلم نقدهای بسیار مثبتی از سوی صاحب نظران دریافت کرد و وینسلت برای عملکردش در فیلم یک «جایزه مستقل فیلم و سینمای بریتانیا» را دریافت کرد. همچنین مجله نیویورک تایمز در نقد خود وی را شایستهتر و پیروزتر از همیشه دانست.
در همان سال، وینسلت به بازی در فیلم تحسینشده آیریس، ساخته ریچارد ایره در نقش رماننویس معروف، آیریس مرداکپرداخت. او در این فیلم نقش خود را با جودی دنچ تقسیم کرد و وینسلت در نقش آیریس جوان و جودی دنچ در نقش آیریس سالخورده بازی میکرد. این فیلم باعث شد که هم وینسلت و هم دنچ نامزد دریافت اسکار شوند، که این سومین نامزدی اسکار وینسلت نیز محسوب میشد. همچنین در همین سال، او در انیمیشن سرود کریسمس که براساس رمانی به همین نام نوشته چارلز دیکنز است، در نقش بل به ایفای نقش پرداخت. برای این فیلم، او تکآهنگ چه میشد اگر را ضبط کرد و آن را در نوامبر سال ۲۰۰۱ منتشر کرد. وینسلت همه پولی را که از فروش این تکآهنگ بدست آورد، به دو سازمان مورد علاقهاش یعنی انجمن ملی جلوگیری از ظلم به کودکان و بنیاد مبارزه با سرطان کودکان اهدا کرد. این آهنگ در جدول ده آهنگ پرفروش اروپا، رتبه یک را در کشورهای اتریش، بلژیک و ایرلند و در جدول تکآهنگهای بریتانیا رتبه ششم را بدست آورد؛ همچنین در سال ۲۰۰۲ برنده جایزه سازمان حمایت از طرفداران یوروویژن در بخش موسیقی شد.
فیلم بعدی وینسلت در سال ۲۰۰۳، زندگی دیوید گیل (۲۰۰۳) بود که وینسلت در این فیلم درام نقش یک روزنامهنگار مصمم برای موفقیتهای بیشتر را بازی میکند که در هفتههای پایانی زندگی یک پروفسور محکوم به اعدام، با بازی کوین اسپیسی، به مصاحبه با وی میپردازد. این فیلم چه در گیشه و چه در بین منتقدین یک شکست محسوب شد، چرا که تنها نیمی از بودجه ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلاری خود فروش کرد و راجر ایبرت، نویسنده شیکاگو سان-تایمز از این فیلم بهعنوان «فیلمی افتضاح» یاد کرد.
آثار
جوایز
-
اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای کتاب خوان (2009)
-
گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای استیو جابز (2016)
-
گلدن گلوب بهترین بازیگر زن برای جاده انقلابی (2009)
-
گلدن گلوب بهترین بازیگر زن سریال های دارم برای میلدرد پیرس (2012)
-
گلدن گلوب بهترین بازیگر زن برای کتاب خوان (2009)
-
جایزه امی بهترین بازیگر زن برای میلدرد پیرس (2011)
-
بفتا بهترین بازیگر زن برای استیو جابز (2016)
-
بفتا بهترین بازیگر زن برای کتاب خوان (2009)