نقدی بر رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری دومین اثر سینمایی دن گیلروی
به گزارش میم ست در جدیدترین نقد و بررسی فیلم سینمای هالیوود نقدی در مورد فیلم رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری (Roman J. Israel, Esq) به کارگردانی دن گیلروی (Dan Gilroy) را بررسی می کنیم.
درباره رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری اثر دن گيلروي: در دومين اثر سينمايي دن گيلروي، رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری نسبت به فيلم اولش «نايتكراولر» همه عناصر پيرامون شخصيت اصلي و انگيزههايش وارونه شده است. باز هم با شخصيتي درونگرا و فرديتي مضاعف مواجه هستيم كه اجازه ورود كسي به خلوتش را نميدهد و آنقدر در اين كار اصرار ميورزد كه بدل به شخصيتي فريكي ميشود. اما اگر در «نايتكراولر» شخصيت مرموز داستان در حال نقشه كشيدن براي بقيه و پيشبرد منافع شخصي خويش است در رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری با فردي گيج و گنگ كه تنها يك هدف اجتماعي/انساني دارد مواجه هستيم.
دنزل واشنگتن در فيلم برخلاف جيك جيلنهال در «نايتكراولر» نه تنها خبيث و خطرناك نيست كه اتفاقا به دنبال اصلاح و تغيير شرايط زيستي رنگينپوستان است. اما در مسير داستان، شيطانِ درون وكيل بر عزتنفس لگدمال شدهاش چيره ميشود و محرك تراژيك داستان را به وجود ميآورد. در اين ميان شخصيت ريز احمد در «نايتكراولر» كه صرفا وسيلهاي براي به هدف رسيدن جيلنهال بود و در پايان فيلم كشته ميشد جاي خود را به كالين فارل در رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری داده كه رييس واشنگتن در شركت حقوقي است و با وجه مثبت شخصيتش، در پايان فيلم پروژه ناقص واشنگتن را به سرانجام ميرساند.
از طرف ديگر مواجهه با فاصله و مشكوك دن گيلروي نسبت به زنان در فيلم تازه هم تكرار شده. نه او و نه دو شخصيت اصلي فيلمهايش به زنان اعتمادي ندارند و اگر در «نايتكراولر» خباثت ذاتي جيلنهال و منفعتجويياش، سبب كامجويي و بهرهاش از رنه روسو ميشود در رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری شخصيت مرد در زمهرير عاطفياي كه دچارش است، ناتوان در برقراري هر گونه رابطه عاطفي و برخلاف تمناي درونياش، امكان نزديكي و پيوند عاطفي با زن را از دست ميدهد. در درامي كه لحظه به لحظه سوبژكتيو ميشود و تماشاگر را وارد ذهن برزخي شخصيت اصلي ميكند.
گيلروي در رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری با اعتماد بنفس به دست آمده از موفقيت «نايتكراولر»، درام بطئي و سنگدلانهاش در فيلم قبلي را اينبار راديكالتر و چموشتر پيش ميبرد و بينياز از همدلي و ترحم تماشاگران، و از خلال ابهام موجود در جهان فيلم، يك شخصيت تازه و غريب خلق ميكند. گيلروي فيلمساز ويژه و منحصربفردي در سينماي معاصر آمريكا است. او در هر دو فيلمي كه ساخته، شكل متفاوتي از داستانگويي و فيلمسازي را پيگيري ميكند و درامهاي لاغر و فردگرايانهاش را با انزجاري عميق از جامعهاي كه در آن در حال زندگي است، به تقابل فرد دانا با جمع ابله بدل ميسازد.
گيلروي اين ايده تماتيك را در ميزانسنهايي كه به شيوهاي غيرمستقيم دلهرهآور هستند بدل به زنجيرهاي افسردهحال از استرسها و خلاهاي انساني در روزگار فعلي ميكند. حال و هواي متمايز و يونيك دو فيلم او يادآور مود فيلمهاي دهه هفتادي سينماي آمريكا است و گيلروي علاوه بر برقراري نسبت تماتيك با سينماي دهه هفتاد، در روايت و لحن و اتمسفر حاكم بر جهان فيلمها هم گيجي و ناامني و ترس فيلمهاي آن دوره را در زمان حال بازسازي ميكند و به نسخههاي امروزي «كلوت» الن جي. پاكولا و «مكالمه» فرانسيس فورد كاپولا دست مييابد.
در فيلم اول «نايتكراولر» همه اين آلام انساني بدل به انگيزهاي براي خروش و پيروزي و تفوق بر پيرامون ميشوند و در فيلم دوم رومن جی. ایزریل، وکیل دادگستری اين مصائب بالاخره شخصيت اصلي را از پا در ميآورند. و گيلروي به شيوهاي جالب، با وجود اشتراكات فرمال و مصالح محتوايي دو فيلم، دو مسير متفاوت را طي ميكند و دو پرتره فراموشنشدني و متضاد از برنده (فيلم اول) و بازنده (فيلم دوم) در سينماي معاصر آمريكا ترسيم ميكند.
7فاز، پویان عسگری
مطالب مشابه
جودی کومر یکی از گزینههای بازی در فیلم Furiosa است
نقد و بررسی قسمت ششم و پایانی سریال بازی تاج و تخت
حضور بتمن در پوستر جدید دو قسمت پایانی سریال گاتهام
اولین تصاویر رسمی از سریال «دیدن» با بازی جیسون موموآ منتشر شد!
گزارش باکس آفیس 4 شهریور: پولدار های آسیایی صدر جدول را ول نمی کنند
تمدید سریال شنل و خنجر برای فصل دوم / ماجراجویی های دو ابر قهرمان جوان ادامه دارد!
تبلیغ 1
تبلیغ 2
تبلیغ 3
تبلیغ 4
دیدگاه ها
دیدگاهی پیدا نشد! اولین نفری باشید که در این نوشته نظر می دهید.